گزارشي از ماجراي يک تجاوز به روايت دختر نوجوان ،پليس کرج براي پاکسازي تفرجگاهها وارد عمل شد
ساعتي تا غروب آفتاب باقي مانده بود، چندين خودرو بنز پليس با چراغهاي گردان روشن، در محدوده ورودي پارک چمران کرج توقف کردند، نيروهاي عملياتي لباس مشکي به سرعت از داخل خودروها بيرون آمده و به سمت دو آلونکي که از ميان علفهاي بلند خشکيده و درختان درهم فرو رفته، تنها سايهاي از آن به چشم ميآمد، رفتند.
جمعيت زيادي از شهروندان کرجي که از حضور پليس در آن منطقه کنجاو شده بودند و از دور نظارهگر عمليات پليس بودند.
خبرنگاران و عکاسان نيز براي به تصوير کشيدن عمليات پليس در گوشهاي ايستاده و با لنز دوربينشان صحنهها را ضبط مي کردند. دقايقي طول کشيد تا آلونکهاي تنگ و تاريک، از جمعيتي که مشخص نبود چگونه در آن چند متر جا شده بودند، خالي شد.
تعدادي پير و جوان که ظاهرشان گوياي حقيقت تلخ اعتياد و مصرف شديد مواد مخدر داشت، هيچگونه مقاومتي در برابر خواست پليس که قصد داشت آنها را بازرسي بدني کند، از خود نشان ندادند، با کشف مقداري مواد مخدر از نوع ترياک و کراک از جيبهايشان براي تشکيل پرونده سوار بر خودروي نيروي انتظامي شدند. با دستگيري اين متهمان عمليات پليس با وارد شدن به داخل پارک ادامه يافت.
چند روز از آغاز مرحله چهارم طرح ارتقاي امنيت اجتماعي که تامين امنيت تفرجگاهها بود ميگذشت؛ ديگر هوا تاريک شده بود جمعيت زيادي از شهروندان کرجي براي گذراندن آخرين شب هفته در پارک چمران که به گفته پليس يکي از بزرگترين بوستانهاي شهرستان کرج است، به چشم ميآمد.
تعدادي با پهن کردن سفره مشغول صرف شام بودند، تعدادي قدم مي زدند و تعدادي مشغول بازي و تفريح. با وارد شدن خودروهاي بنز پليس، جمعيت حاضر، به سمت ميدان پارک حرکت کرد، گروهي از ماموران نيز به صورت ضربتي وارد عمل شده و در مقابل چشمان شهروندان به ميان شمشادها رفتند تا اگر نشاني از ناامني ديدند با آن مقابله کنند.
گروههاي پليس، دسته دسته ناامن کنندگان را دستگير کرده و سوار مينيبوس پليس ميکردند، ميان آنها دختران و پسراني را که ظاهرشان نامناسب بود، مشاهده ميشد. تعدادي نيز به دليل روابط غير اخلاقي دستگير شده بودند.
گروه فيلمبردار و نظرسنج پليس نيز در ميان جمعيت بودند و با طرح پرسشهاي در خصوص ميزان رضايتمندي افراد از حضور پليس در تفرجگاهها ، نظر شهروندان را جويا ميشدند همه از اجراي طرح ابراز رضايت مي کردند. اما معتقد بودند اين عملياتها بايد ادامه داشته و پليس خلوتگاههاي ديگر را نيز شناسايي و پاکسازي کند.
دستگيري 55تن در جريان پاکسازي بوستان «چمران»
سرهنگ بزمون، فرمانده انتظامي شهرستان کرج تعداد دستگيرشدگان در اين طرح را 55اعلام کرد و به خبرنگار «حوادث»ايسنا حاضر در عمليات، گفت: دستگيرشدگان شامل فروشندگان مواد مخدر، معتادان پرخطر، مزاحمان نواميس و افراد ولگرد بودند.
وي اضافه کرد: بوستان چمران از پارکهاي بزرگ شهرستان کرج است که روزانه 10تا 12نفر پليس به صورت ثابت در آن مستقر هستند اما شب گذشته نيروهاي عملياتي در قالب طرح پاکسازي وارد عمل شدند.
فرمانده انتظامي کرج با بيان اين که تفرجگاههاي بزرگ اين شهرستان با توجه به مراجعه تعداد زيادي از شهروندان کرجي و همچنين مسافران، به صورت دورهاي پاکسازي خواهند شد، تاکيد کرد: در روز جاري نيز پاکسازي پارک «نبوت» در دستور کار پليس قرار دارد.
ماجراي يک تجاوز به روايت دختر نوجوان
به گزارش ايسنا، در ميان دستگير شدگان دختر و پسر کم و سن سالي نيز به چشم ميخوردند، پليس گفت: دختر 15ساله به اتهام فرار از منزل و پسر 19ساله نيز به جرم تجاوز به عنف دستگير شده است.
اين دختر ماجراي فرار از منزل و تجاوز به عنف عليه خود را براي خبرنگار ايسنا، تشريح کرد: «با سه خواهر و دو برادرم در ماهدشت کرج زندگي ميکنيم. پدرم سالهاست که فوت کرده و من از 9سالگي در يک کارخانه ماکاروني کار ميکنم، مدرسه را نيز همان موقع رها کردم، مادرم يک بار ديگر ازدواج کرد اما ازدواجش به طلاق کشيده شد.
مادرم با من رفتار مناسبي نداشت، همسر داييمام هر روز گزارشهايي مبني بر روابط من با پسران به او ميداد، به من فحاشي ميکرد. خواهر 17سالهام چندين بار سابقه فرار از منزل دارد اما هر بار دستگير شده و به منزل باز گشته است. من نيز چندين بار از منزل فرار کردم از رفتارهاي مادرم خسته شده بودم، سه هفته پيش با يکي از دوستانم که او نيز از خانه فرار کرده بود براي تفريح به کرمان رفتيم، اما پليس زماني که دوست «اکرم» ما را همراهي مي کرد، دستگيرمان کرد.
مجددا به منزل بازگشتم، 4روز پيش براي چندمين بار از خانه فراري شدم، اولين روز به پارک چمران آمدم در حال تردد بودم که پسري که خود را «مهدي» معرفي کرد، به من پيشنهاد دوستي داد که پذيرفتم. وقتي فهميد دختر فراري هستم مرا به قهوه خانهاي در نزديکي پارک چمران هدايت کرد، کارگر آن مغازه بود. شب هنگام وارد مغازه شديم و پس از قفل کردن درب مغازه، خواسته شوم خود را به من گفت؛ نپذيرفتم اما او با تهديد و اعمال زور نقشه خود را عملي کرد.
اين در حالي بود که در را نيز قفل کرده و مرا در اتاقي محبوس کرد. کارگران و صاحب مغازه از حضور من در قهوه خانه مطلع بودند، «مهدي» به من وعده داد، که در صورت موافقت با خواسته پليدش 30هزار تومان به من پول دهد.
اين حادثه تلخ که به نقل از دختر نوجوان روايت ميشود حاکيست: روز بعد به بهانه خريد، از مغازه فرار کردم. بعد از ظهر امروز در اطراف همان قهوهخانه تردد ميکردم که جواني مزاحم من شد و کار به درگيري فيزيکي کشيد، همان موقع بود که پليس از راه رسيد و مرا دستگير کرد. من نيز «مهدي» را به عنوان شخصي که به من تجاوز و در مغازه محبوس کرده معرفي کردم.
اعترافات اين دختر نوجوان در حالي بود که پسر جوان در ابتدا منکر ارتکاب جرم شد اما بتدريج او نيز به نقشه شيطاني خود اعتراف کرد.
پس از اعترافات دو متهم، ماموران به سمت قهوهخانه مذکور رفته تا آن محل را پلمپ کنند.
هر دو متهم نيز براي ادامه تحقيقات پليسي به مقر انتظامي منتقل شدند.
ساعتي تا غروب آفتاب باقي مانده بود، چندين خودرو بنز پليس با چراغهاي گردان روشن، در محدوده ورودي پارک چمران کرج توقف کردند، نيروهاي عملياتي لباس مشکي به سرعت از داخل خودروها بيرون آمده و به سمت دو آلونکي که از ميان علفهاي بلند خشکيده و درختان درهم فرو رفته، تنها سايهاي از آن به چشم ميآمد، رفتند.
جمعيت زيادي از شهروندان کرجي که از حضور پليس در آن منطقه کنجاو شده بودند و از دور نظارهگر عمليات پليس بودند.
خبرنگاران و عکاسان نيز براي به تصوير کشيدن عمليات پليس در گوشهاي ايستاده و با لنز دوربينشان صحنهها را ضبط مي کردند. دقايقي طول کشيد تا آلونکهاي تنگ و تاريک، از جمعيتي که مشخص نبود چگونه در آن چند متر جا شده بودند، خالي شد.
تعدادي پير و جوان که ظاهرشان گوياي حقيقت تلخ اعتياد و مصرف شديد مواد مخدر داشت، هيچگونه مقاومتي در برابر خواست پليس که قصد داشت آنها را بازرسي بدني کند، از خود نشان ندادند، با کشف مقداري مواد مخدر از نوع ترياک و کراک از جيبهايشان براي تشکيل پرونده سوار بر خودروي نيروي انتظامي شدند. با دستگيري اين متهمان عمليات پليس با وارد شدن به داخل پارک ادامه يافت.
چند روز از آغاز مرحله چهارم طرح ارتقاي امنيت اجتماعي که تامين امنيت تفرجگاهها بود ميگذشت؛ ديگر هوا تاريک شده بود جمعيت زيادي از شهروندان کرجي براي گذراندن آخرين شب هفته در پارک چمران که به گفته پليس يکي از بزرگترين بوستانهاي شهرستان کرج است، به چشم ميآمد.
تعدادي با پهن کردن سفره مشغول صرف شام بودند، تعدادي قدم مي زدند و تعدادي مشغول بازي و تفريح. با وارد شدن خودروهاي بنز پليس، جمعيت حاضر، به سمت ميدان پارک حرکت کرد، گروهي از ماموران نيز به صورت ضربتي وارد عمل شده و در مقابل چشمان شهروندان به ميان شمشادها رفتند تا اگر نشاني از ناامني ديدند با آن مقابله کنند.
گروههاي پليس، دسته دسته ناامن کنندگان را دستگير کرده و سوار مينيبوس پليس ميکردند، ميان آنها دختران و پسراني را که ظاهرشان نامناسب بود، مشاهده ميشد. تعدادي نيز به دليل روابط غير اخلاقي دستگير شده بودند.
گروه فيلمبردار و نظرسنج پليس نيز در ميان جمعيت بودند و با طرح پرسشهاي در خصوص ميزان رضايتمندي افراد از حضور پليس در تفرجگاهها ، نظر شهروندان را جويا ميشدند همه از اجراي طرح ابراز رضايت مي کردند. اما معتقد بودند اين عملياتها بايد ادامه داشته و پليس خلوتگاههاي ديگر را نيز شناسايي و پاکسازي کند.
دستگيري 55تن در جريان پاکسازي بوستان «چمران»
سرهنگ بزمون، فرمانده انتظامي شهرستان کرج تعداد دستگيرشدگان در اين طرح را 55اعلام کرد و به خبرنگار «حوادث»ايسنا حاضر در عمليات، گفت: دستگيرشدگان شامل فروشندگان مواد مخدر، معتادان پرخطر، مزاحمان نواميس و افراد ولگرد بودند.
وي اضافه کرد: بوستان چمران از پارکهاي بزرگ شهرستان کرج است که روزانه 10تا 12نفر پليس به صورت ثابت در آن مستقر هستند اما شب گذشته نيروهاي عملياتي در قالب طرح پاکسازي وارد عمل شدند.
فرمانده انتظامي کرج با بيان اين که تفرجگاههاي بزرگ اين شهرستان با توجه به مراجعه تعداد زيادي از شهروندان کرجي و همچنين مسافران، به صورت دورهاي پاکسازي خواهند شد، تاکيد کرد: در روز جاري نيز پاکسازي پارک «نبوت» در دستور کار پليس قرار دارد.
ماجراي يک تجاوز به روايت دختر نوجوان
به گزارش ايسنا، در ميان دستگير شدگان دختر و پسر کم و سن سالي نيز به چشم ميخوردند، پليس گفت: دختر 15ساله به اتهام فرار از منزل و پسر 19ساله نيز به جرم تجاوز به عنف دستگير شده است.
اين دختر ماجراي فرار از منزل و تجاوز به عنف عليه خود را براي خبرنگار ايسنا، تشريح کرد: «با سه خواهر و دو برادرم در ماهدشت کرج زندگي ميکنيم. پدرم سالهاست که فوت کرده و من از 9سالگي در يک کارخانه ماکاروني کار ميکنم، مدرسه را نيز همان موقع رها کردم، مادرم يک بار ديگر ازدواج کرد اما ازدواجش به طلاق کشيده شد.
مادرم با من رفتار مناسبي نداشت، همسر داييمام هر روز گزارشهايي مبني بر روابط من با پسران به او ميداد، به من فحاشي ميکرد. خواهر 17سالهام چندين بار سابقه فرار از منزل دارد اما هر بار دستگير شده و به منزل باز گشته است. من نيز چندين بار از منزل فرار کردم از رفتارهاي مادرم خسته شده بودم، سه هفته پيش با يکي از دوستانم که او نيز از خانه فرار کرده بود براي تفريح به کرمان رفتيم، اما پليس زماني که دوست «اکرم» ما را همراهي مي کرد، دستگيرمان کرد.
مجددا به منزل بازگشتم، 4روز پيش براي چندمين بار از خانه فراري شدم، اولين روز به پارک چمران آمدم در حال تردد بودم که پسري که خود را «مهدي» معرفي کرد، به من پيشنهاد دوستي داد که پذيرفتم. وقتي فهميد دختر فراري هستم مرا به قهوه خانهاي در نزديکي پارک چمران هدايت کرد، کارگر آن مغازه بود. شب هنگام وارد مغازه شديم و پس از قفل کردن درب مغازه، خواسته شوم خود را به من گفت؛ نپذيرفتم اما او با تهديد و اعمال زور نقشه خود را عملي کرد.
اين در حالي بود که در را نيز قفل کرده و مرا در اتاقي محبوس کرد. کارگران و صاحب مغازه از حضور من در قهوه خانه مطلع بودند، «مهدي» به من وعده داد، که در صورت موافقت با خواسته پليدش 30هزار تومان به من پول دهد.
اين حادثه تلخ که به نقل از دختر نوجوان روايت ميشود حاکيست: روز بعد به بهانه خريد، از مغازه فرار کردم. بعد از ظهر امروز در اطراف همان قهوهخانه تردد ميکردم که جواني مزاحم من شد و کار به درگيري فيزيکي کشيد، همان موقع بود که پليس از راه رسيد و مرا دستگير کرد. من نيز «مهدي» را به عنوان شخصي که به من تجاوز و در مغازه محبوس کرده معرفي کردم.
اعترافات اين دختر نوجوان در حالي بود که پسر جوان در ابتدا منکر ارتکاب جرم شد اما بتدريج او نيز به نقشه شيطاني خود اعتراف کرد.
پس از اعترافات دو متهم، ماموران به سمت قهوهخانه مذکور رفته تا آن محل را پلمپ کنند.
هر دو متهم نيز براي ادامه تحقيقات پليسي به مقر انتظامي منتقل شدند.
0 دیدگاه