سلام. من پدر بزرگ خدابیامرزم سی و سه روز پیش به رحمت خدا رفت. خیلی مرد خوبی بود. اون روزی که فوت کرد قرار بود چند روز بعدش بره کربلا. خیلی خیلی خیلی جاش خالیه. خدابیامرز خیلی ادم ارومی بود. خیلی اروم هم فوت کرد. انگار که خواب بود. ادم های خوب زود میرند انقدر زود که اطرافیان از دیدنش سیر نمی شن. بعضی ها انقدر زود می رند که حتی نمی تونی باور کنی که اونها مردنند. ادمها ی خوب انقدر زود میرند که سومشون که می شه فکر می کنی هستند و به طور واضح می بینیدش. انقدر حضورش براتون قابل درک هست که شاید بهش حتی چیز تعارف کنی. و وقتی چیزی بهش تعارف می کنی می بینی که نیست. بله بابا خدا بیمرز زائری بود که برای همیشه رفت. زائری که وقتی رفت تازه فهمیدیم چقدر دوستش داریم. بعضی ها وقتی میرند تازه ما می فهمیم که نبودشون چقدر دردناکه. حالا چشماتون رو ببندید و با چشم دلتون همدیگه رو ببینید. اگر این کار رو بکنید می فهمید که چقدر به هم وابسته اید و چقدر به هم احتیاج دارید. اما مطمئن هستم که پدربزرگم جاش خوبه. ما ادمها بنا به اعمالمون جامون شاید بده. خداحافظ.

These icons link to social bookmarking sites where readers can share and discover new web pages.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Mixx
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • Spurl
  • StumbleUpon
  • Technorati