پنج عامل اساسي مؤثر در کودک آزاري عبارتند از:
خصوصيت فرد بدرفتار (آزارگر)
خصوصيات ديگر اعضاء خانواده
خصوصيات کودک
بافت اجتماعي
بافت موقعيتي
براساس الگوي تعاملي، اگر فردي در ارزيابيها سطح بالائي از برخي ويژگيهاي شخصيتي مرتبط با کودک آزاري و آسيبشناسي رواني را
نشان ميدهد و اگر اين فرد با همسري زندگي کند که مشکلات مشابهي دارد و در عين حال کودکي دارد که خود يک مشکل تربيتي به حساب
ميآيد و در بافت اجتماعي و موقعيتي نيز عواملي از بدرفتار بالقوه مانند فقر، بيکاري و انزوا مشاهده ميشود، به احتمال زياد ميتوان
پيشبيني کرد که کودک آزاري بهطور شديدي اتفاق خواهد افتاد.
آثار بدرفتاري بر کودکان، متعدد و جدي است که شديدترين حالت باعث مرگ کودک ميشود.
علامتها و نشانههاي کودک آزاري چيستند؟
اگر شما به کودک آزاري مشکوک هستيد اما مطمئن نيستيد، دستهاي از علامتهاي جسمي يا رفتاري که در زير آمدهاند را جستجو کنيد.
بعضي از علامتهاي آزار جسمي:
سوختگيهاي بدون دليل، بريدگيها يا کبوديها
نشانههاي گاز گرفتن
مشکلات در مدرسه
ترس از بزرگسالان
خود تخريبي يا رفتار خودکشي گرايانه
افسردگي يا خودانگاره ضعيف
بعضي از علامتهاي آزار هيجاني:
يأس و افسردگي
تنفر
کمبود تمرکز حواس
اختلالات خوردن
بعضي از نشانههاي آزار جنسي:
تمايل يا دانش نامناسب داشتن از اعمال جنسي
اغواگري
اجتناب از چيزهاي مربوط به رفتار جنسي يا عدم پذيرش اندامها يا اعضاء جنسي
کابوس و شب ادراري
تغييرات جدي در اشتها
اطلاعات جنسي فراوان يا پرخاشگري بيش از حد
ترس از يک شخص خاص يا عضوي از خانواده
کنارهگيري و افسردگي
رفتارهاي خودکشيگرا
اختلالات خوردن
خود تخريبي
گاهي اوقات در آزار جنسي نشانههاي جسمي آشکاري وجود ندارد و پزشک براي اطمينان حاصل کردن از آزار ميبايست کودک را معاينه کند.
بعضي از نشانههاي غفلت (بيتوجهي)
کثيف بودن يا حمام نکردن
گرسنگي زياد کشيدن
کمبود آشکار سرپرستي (نظارت)
بسياري از کودکان به خاطر ترس از تنبيه، از دست دادن عشق و محبت يا بيآبرو کردن خانواده به خاطر گفتن اين راز، از اطلاع دادن آزار
ميترسند.
آثار و پيامدهاي کودک آزاري
مطالعات متعدد آثار اوليه دراز مدت کودک آزاري را در قربانيان نشان داده است. آثار اوليه ممکن است شامل ترسهاي شديد، اضطراب، احساس
گناه، افسردگي، مشکلات بين فردي و رفتارهاي نامناسب باشد.
علاوه بر نتايج فوري جسمي و رواني، کودکاني که قرباني خشونت خانواده هستند مستعد برخي مشکلات رشدي ميشوند. نوزاداني که با
آنها بدرفتاري ميشود، به احتمال زياد نسبت به مادران خود بهطور مضطرب دلبسته ميشوند؛ در حاليکه کودکان عادي اين چنين نيستند. از
لحاظ عاطفي اين کودکان منزوي و منفعل هستند يا پرخاشگري و رفتارهاي مخالفتآميز بروز ميدهند. کودکاني که مورد بدرفتاري و غفلت قرار
گرفتهاند، در بزرگسالي احتمال بروز رفتارهاي خشونتبار در آنها بيشتر است.
در يک مطالعه، محققان به مدت سه سال زناني را که در کودکي مورد بدرفتاري قرار گرفته بودند پيگيري کردند و متوجه شدند که 40 درصد آنها با
کودکان خود بدرفتاري ميکنند و يا بهصورت ناکارآمد از کودکان خود مراقبت ميکنند، در حاليکه مادراني که مورد بدرفتاري قرار نگرفته بودند، با
کودکان خود چنين رفتاري نداشتند.
بزرگسالاني که در کودکي مورد تجاوز (کودک آزاري جنسي) قرار گرفتهاند ممکن است در روابط زناشوئي، خانوادگي و بين فردي کارکردي معيوب
داشته باشند و رفتار خود تخريبي (Self - distractive)، عزت نفس پائين، افسردگي مزمن و ناسازگاري جنسي را تجربه کنند.
آسيب مغزي، ناتواني در يادگيري، عقب ماندگي ذهني، عقب ماندگي ثانويه، رفتارهاي ضداجتماعي و پرخاشگرانه، بزهکاري و رفتار مجرمانه
بزرگسالي از جمله آثار کودک آزاري است. توجه به آثار کوتاه مدت و بلند مدت کودک آزاري در ارائه طرح درماني مناسب از اهميت بسيار
برخوردار است. نتايج مورد آزار قرار گرفتن يک کودک براساس شدت آزار و محيط پيرامون کودک متفاوت است. اگر محيط اجتماعي خانواده يا
مدرسه، پرورش دهنده و حمايت کننده باشد، احتمالاً کودک نتيجه يا برونداد بهتري خواهد داشت.
نتايج آزار جسمي
آزار جسمي ممکن است نتايج زير را در بر داشته باشد:
ايجاد مشکلات در روابط صميمانه شخصي
شدت بالاي اضطراب، افسردگي، آزار ذهني، بيماري جسمي يا مشکلات در مدرسه يا محل کار
تبديل شدن به يک والد يا مراقب آزارگر
نتايج آزار هيجاني (عاطفي)
آزار عاطفي ميتواند منجر به وخامت رفتار، شناخت، هيجان يا اختلالات رواني شود.
نتايج آزار جنسي
بعضي از نتايج آزار جنسي طولاني:
عزت نفس پائين
احساس بيهودگي
ديدگاهي ناهنجار و تحريف شده از لذت جنسي
اختلالات شخصيتي
مشکل در برقراري ارتباط با ديگران
تمايل به کودک آزاري يا فاحشه شدن
برخي از موارد مؤثر پيشگيري از کودک آزاري عبارتند از:
توجه به آموزش و آگاهسازي معلمان و مربيان مهدکودک براي استفاده از شيوههاي تربيتي مناسب.
توجه به نهاد خانواده و کمک و حمايت از آن براي وظايف مربوط به کودکان.
کاهش فقر و تأمين رفاه و امنيت و عدالت اجتماعي که بهعنوان يک راهکار دراز مدت است.
بازنگري در نظام آموزشي و شيوههاي آموزشي و رفتار با دانشآموزان.
بازنگري در قوانين مربوط به کودکان و خانواده که جايگاه رشد و پرورش آنان است و نظارت بر اجراي دقيق قوانين مربوط به کودک آزاري.
ارائه خدمات مشاوره کودک و ارائه خدمات روانشناسي به خانوادهها تا از قرار گرفتن در معرض آسيب کودک آزاري جلوگيري به عمل آيد.
برطرف کردن مشکلات شخصيتي ـ بيماريهاي رواني ـ ارائه آگاهي لازم از چگونگي برخورد با کودکان و رفع مشکلات اقتصادي والدين يا ديگر
سرپرستان کودک.
راهکارهائي براي کاهش و کنترل کودک آزاري در ايران
ايجاد پايگاههائي در پارکها و فرهنگسراها براي رسيدگي به شکايات و مشکلات بچهها.
ايجاد کميتههاي مددکاري براي کمک به کودکان آزار ديده. زيرا اگر در شهرمان کودکي مورد آزار و اذيت والدين قرار گيرد و همه مردم اين جرأت را
پيدا کنند که بعد از مشاهده هرگونه مسئله کودک آزاري آن را سريعاً به کميته مددکاري مربوط به کودکان گزارش کنند شايد ديگر کمتر شاهد
اينگونه موارد باشيم.
بالا بردن سطح آگاهي مردم در رابطه با تربيت کودکانشان و چگونگي برخورد صحيح با آنها از طريق رسانههاي جمعي چون تلويزيون، راديو،
مجلات، روزنامهها و ...
برهمين اساس نبود يک شبکه حمايتي، خانوادهها را بهطور عمده در معرض خطر بيشتري براي خشونت يا غفلت قرار ميدهد.
براي فراهم کردن کمک فوري به والدين در مواقع فشار عصبي، برنامههاي مراقبت بايد 24 ساعته در دسترس باشد و خدماتي همچون خط تلفن
فعال و مراقبت کننده موقع بحران را ارائه دهند. کمک بايد از طريق تلفن و يا از طريق فرد مشاور فراهم باشد. برنامه همچنين بايد در مواقع لزوم
به کودک کمک کرده و مراقبت مناسب از او در خانه و يا انتقال کودک به مرکز فوريت پرستاري به انجام رساند.
آيا ميدانستيد؟
علت عمده مرگ و مير در کودکان 5 ساله و کوچکتر کودک آزاري يا غفلت ميباشد؟
بيشتر کودکان توسط افرادي که آنها را ميشناسند مورد آزار قرار ميگيرند؟
بسياري از افراد از گزارش دادن کودک آزاري ميترسند و اغلب آزارهاي جنسي احتمالاً هرگز به مقامات با صلاحيت گزارش نميشوند؟
”ما به خاطر بسياري از خطاها و اشتباهاتمان گناهکار هستيم اما بدترين جنايت ما، واگذاشتن کودکان به حال خودشان و غفلت از ”فوارههاي
زندگي“ است. بسياري از چيزهائي که ما به آن احتياج داريم را ميتوان منتظر گذارد، اما کودک را نميتوان. همين حالا، زماني است که
استخوانهاي او در حال شکل گرفتن، خون او در حال ساخته شدن و حواس او در حال تکميل شدن است.
مريم بخشيپور، کارشناس ارشد جامعهشناسي
ماهنامه کودک
0 دیدگاه