سياوش قميشي (متولد(1324)1945در اهواز و بزرگ شده در تهران)آهنگساز شاعر تنظيم کننده و خواننده اي ست که در بين عموم به عنوان

خواننده و براي خواص به عنوان آهنگساز و خواننده اعتباري ويژه و متفاوت دارد .





























نخستين وجه يا شايد مهمترين وجه تفاوت آثار سياوش قميشي در ملودي هايش نهفته است . ملودي هاي بسيار متاثر از موسيقي کلاسيک

(اصيل) ايران و در عين حال مبتني بر آکوردهاي غير معمول و کاملا غير ايراني که ترکيبي عجيب و درخشان از موسيقي ايراني و غربي در قالب

ترانه هاي پاپ به وجود آورده است و همچون مهري برجسته برداشت ناب سياوش قميشي را از هنر ايراني با اشرافي جامع بر انواع موسيقي

غير ايراني به نمايش مي گذارد در بيشتر آهنگهاي سياوش رگه هاي روشن و قوي از موسيقي ايراني را مي توان يافت که گرچه روايت جزء به

جزء موسيقي رديفي ايران نيستند اما به خوبي حس ايراني بودن را حتي در ذهن شنونده غير حرفه اي متبادر مي کنند و اين هنر اوست که با

گريز آگاهانه از تکرار سنتي و نخ نما ملودي هاي ظريف ايراني را همچون تارهاي طلا بر پيکره ي ترانه اش مي بافد .
































با کمي دقت در آلبوم ها ي سياوش مي توان بسياري از برداشت هاي آزاد وي از موسيقي کلاسيک ايران را به وضوح مشاهده کرد . در واقع

سياوش قميشي و هم نسلان موفقش آموزش موسيقي را از کودکي به طور خوداگاه يا نا خوداگاه با موسيقي ناب ايراني شروع کردند .

شنيدن روزمره اجراهاي بسيار موثق و اصيل از بزرگان موسيقي ايران در سالهاي (1320 تا 1330) از راديو تهران تجربه اي تکرار نشدني براي هم

نسلان سياوش به عنوان کودکان آن روزگار و بزرگان آينده موسيقي نو ايران بود که به مرور پس از آشنايي با حوزه هاي ديگر موسيقي عملي را

از طريق مراجع و منابع کاملا جدا آموزش ديده و تجربه مي کردند.













































سياوش قميشي خود سالهاي 1970 را در انگلستان (مهد موسيقي راک) گذرانده و آموزش موسيقي ديده است. موسيقي گروههاي بزرگ

غربي و شرايط زماني مکاني فعاليت آنها را از نزديک درک و لمس کرده و آثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. اين آميختگي عملي با

موسيقي روز دنيا در کنار ذهنيت و ناخودآگاه انباشته از ملودي هاي موسيقي ايران, زماني که منشا خلق هنري قرار گرفتند ترکيبي نو و بديع از

ملودي و هارموني را پديد آوردند که پيشتر همانندي نداشت.











































از اين روست که موسيقي سياوش قميشي را يکي از بهترين نمونه هاي هنر هم نسلانش مي دانيم. او با برداشت ويژه اش از انواع موسيقي

و با توجه کامل به موزيک روز دنيا به ويژه در حيطه ي پروگرسيوتنظيم,صداسازي و ميکس به مرز نوآوري و خلاقيتي کامل رسيده و در بيان خود

قوام و دوام يافته است. همکاري با تنظيم کنندگاني آگاه و خوش ذوق (که بعضا با وجودي که ايراني نيستند, توانسته اند با موسيقي ايراني

ارتباط برقرار کنند) و نکته سنجي شخص سياوش در استفاده آگاهانه و هوشمند از صداسازي هاي الکترونيک و ساوند افکت هاي عجيب و بجا

در تنظيم قطعاتش, به موسيقي او تنوعي خاص و رنگارنگي منحصر به فردي بخشيده است که موزيکاليته ي ترانه هاي او را به گونه اي بهتر و

جذاب تر نمايان ميکند.




































از لحاظ شعري, ترانه هايي که سياوش براي کار انتخاب ميکند چند ويژگي اساسي دارند که مهم ترين آنها سادگي و رواني کلام و دوري از

پيچيدگي هاي معماگونه ي شعري است.




































سياوش از ديرباز علاقه اي به استفاده از کلام روشنفکر مابانه و غير مردمي نداشته است و با انتخابي آگاه, به دام ابتذال ناشي از ساده

پسندي و بي هويتي هم نيفتاده است. فضاي ترانه هاي او فضايي روشن و اميدبخش است, به دور از سايه هاي خاکستري و سياه رايج در ترانه

ي نوين ايران.اعتراض موجود در ترانه هاي انتخابي او هم نوع با موسيقي اي, اعتراضي سياه و خمود نيست و از تلخي و شيريني توام برخوردار

است. جالب اين که متقابلا در کارنامه ي هنري سياوش به هيچ رو با ترانه هاي بي معني و سبک سرانه هم مواجه نمي شويم.







































شادترين ترانه هاي او, نه در کلام و نه در موسيقي به مرز انحطاط و ابتذال نزديک نمي شوند و شعر و موسيقي ترانه هاي شاد او هم از حدود

تشخص, حجب و آبرومندي ماخوذ به حيا بيرون نمي روند. مضامين ترانه هاي سياوش عموما مضامين و موضوعات عاطفي در حوزه زندگي فردي

و اجتماعي اند وعشق, زندگي و حرکت در اين ميان نقش محوري و کليدي دارند و داستان هر ترانه هم غالبا با پاياني روشن و اميد بخش همراه

است.





































سياوش در شناخت و کشف ملودي پنهان در شعر استعدادي خداداد دارد و با قوه ي درک ريتم بسيار خوب,ضرب آهنگ مناسب شعر و ملودي را

براي کارش مي يابد. به همين دليل, در آلبوم هايش همه نوع ترانه با ريتم هاي گوناگون شنيده مي شود, تنوعي که شنونده را دچار ملال

ناشي از يکنواختي آلبوم نمي کند.














































او در اجراي ترانه هايش صاحب سبکي مشخص است. آشنايي عميق با ملودي و تنظيم ترانه اي که آهنگ آنرا بر مبناي توان حنجره و نقاط

ضعف و قوت صداي خود ساخته و ويژگي هاي خاص صدايش اعم از توناليته و موزيکاليته ي صدا, نتيجه ي خوانندگي اش را بسيار درخشان و پر

ثمر کرده است. صداي زخمي و خش دار, آميخته با تحريرها و غلت ظريف آواز ايراني جملات آهنگين را با صميميت و احساسي ژرف و بي غش

مي خواند که گويي شعر و آهنگ تنيده بر هم, از جان خواننده بر مي آيند و بر دل شنونده مي نشينند.
















































به جرات ميتوان گفت هيچ آهنگسازي در موسيقي ترانه ي نوين ايران, در طي سي سال گذشته همانند سياوش قميشي حرکتي رو به جلو و

کمال طلب با حفظ و افزايش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است. ترانه هاي سياوش قميشي (ترانه به معناي جمع آهنگ و شعر و صدا )

مخاطب عام دارد و اين عموميت به ويژه در بين جوانان ديده مي شود.












































شايد او تنها آهنگساز/خواننده اي ست که هر چه بيشتر کار ميکند مخاطبان و علاقه مندان جوان تري پيدا مي کند و به زبان موسيقي به

جوانان, زندگي,عشق و نشاط مي بخشد, همچون دوستي همسن در خلوتشان ميخواند و مانند پدري مهربان سنگ صبور درد هاي جواني

شان مي شود.













































همه ما نسل بعد از انقلاب در داخل و خارج کشور با صداي سياوش قميشي زندگي کرده ايم , عاشق شده ايم, گريسته ايم, خنديده ايم و

نفس کشيده ايم با او بوده ايم و او با ما بوده است.






































موسيقي و صداي سياوش همچون زندگي اش ساده, روان و بي پيرايه است و به سادگي در ضمير پاک جوانان مي نشيند و شايد از اين روست

که جوانان بسيار دوستش مي دارند چرا که جواني مظهر سادگي و يکرنگي ست. سياوش قميشي مانند سرزمين زادگاهش انساني آفتابي

است.

These icons link to social bookmarking sites where readers can share and discover new web pages.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Mixx
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • Spurl
  • StumbleUpon
  • Technorati