بياييد تا با بزرگ مرد تاريخ ايران بيشتر آشنا شويم. که از هيچ به افتخارات زيادي رسيد و باعث شد که نامش در تاريخ ايران جاودان شود.
بخشي از زندگي نامه اميرکبير:
پدر ميرزا تقي خان ملقب به امير کبير، کربلايي محمد قربان نام داشت که ابتدا آشپز ميرزا عيسي، قايم مقام اول و پس از آن نيز در خدمت پسرش بود.
ميرزا تقي خان در دوران کودکي هنگامي که ناهار فرزندان قائم مقام را مي آورد ، در حجره معلمشان مي ايستاد تا ظروف را برگرداند.روزي قائم مقام در کنار فرزندانش بود و ميرزا تقي خان ، ناهار آورد و مطابق
معمول در گوشه اي ايستاد.معلم هر چه از اولاد قائم مقام سؤال کرد نتوانستند پاسخ دهند ، امّا ميرزا تقي يکايک سؤالات را پاسخ داد.قائم مقام از او پرسيد:تقي تو کجا درس خوانده اي؟ تقي گفت : روزها که غذاي آقا
زاده ها را مي آوردم ، آنچه معلم مي گفت مي شنيدم و آنها را ياد گرفتم.
قائم مقام انعامي به او داد.تقي آن را نگرفت و به گريه در آمد.قائم مقام از او دلجويي کرد و فرمود :چه مي خواهي؟ تقي پاسخ داد :معلم امر فرماييد درسي را که به آقا زاده ها مي دهد به من هم بياموزد.قائم مقام معلم
را فرمود تا به او نيز درس دهد.
پس از فوت امير نظام زنگنه ، ميرزا تقي خان به پيشکاري آذربايجان منصوب شد و سرپرستي وليعهد نيز به او سپرده شد.پس از مرگ محمد شاه در سال هزار و دویست و شصت و چهار قمري ، ناصر الدين ميرزا را به
تهران حرکت داده و وسايل استقرار سلطنت او را فرهم آورده و با مقام صدارت عظمي به اداره امور کشور پرداخت و مسايل دولت و دربار را زير ذره بين نهاد و به امور مالي کشور نيز سامان بخشيده و مستمري هاي
بيجا را قطع نمود و با دولتهاي همسايه روابط سياسي بر اساس احترام متقابل برقرار کرد.